Ditt sökord i Svenska ordbok
Stavningskontroll på

Topplista - Persisk-Svenskt Index

Lista över mest använda ord eller fraser

17201. ترس، هراس، نگرانی
17202. خلاف اداری کردن
17203. خلاف پارک کردن
17204. عیب، نقص، کاستی
17205. نادرست، احمقانه، غلط
17206. فضای محدود، فضا
17207. هفته‌ی کاری پنج‌روزه
17208. جنبش آزادی زنان
17209. عدد پنج؛ پنجم
17210. عالی، حیرت‌انگیز، بی‌نظیر
17211. نظام فئودالی، فئودالیسم
17212. کار در تعطیلات
17213. کمیته‌ی برگزارکننده‌ی جشن
17214. حروف درشت چاپی
17215. الیاف، تار ماهیچه
17216. بایستن، مجبور بودن
17217. شیشه‌ی ‌مشروب بغلی
17218. ماشین حساب جیبی
17219. تقلّب در مالیات
17220. دغل، متقلب، حقه‌باز
17221. حقه‌زدن، تقلب کردن
17222. زبان پیچیده‌ی تخصصی
17223. خط سیر، لاین
17224. ردیف، صف، خط
17225. شیر ترش کم‌چربی
17226. نوعی شیر ترش
17227. نوازنده‌ی ارکستر فیلارمونیک
17228. به فیلم درآوردن
17229. ضبط فیلم، فیلم‌برداری
17230. تخت کفش نمدی
17231. شوخ‌طبع، بذله‌گو؛ کلک
17232. خاموش کردن سیگار
17233. ظریف، نازک، باریک
17234. مسابقه‌ی یک‌چهارم نهایی
17235. پایان؛ مسابقه‌ی فینال
17236. دارایی، اقتصاد، سرمایه
17237. زندان، بازداشتگاه، توقیف
17238. به‌دقت جستجو کردن
17239. فرهنگ طبقات بالا
17240. منسوب به فنلاند
17241. خوب آسیاب کردن
17242. سرویس ظرف چینی
17243. پرداختن یا جلادادن
17244. با حروف ریز
17245. نیرنگ، حقه، کلک
17246. مبتکر، زیرک، هوشیار
17247. ویولونیست، نوازنده‌ی ویولون
17248. بند، سیم، نخ
17249. ماهی آب‌های شیرین
17250. صید ماهی آزاد
17251. ماهی‌گیری؛ صید ماهی
17252. نیروی دریایی؛ ناوگان
17253. شانس ماهی گرفتن
17254. محل کنار آب
17255. تور شکار دسته‌دار
17256. باسن، سرین؛ دم
17257. شکافتن هسته‌ی اتم
17258. ثابت، معین، قطعی
17259. ماکیان، پرند‌گان خانگی
17260. تور شکار پروانه
17261. سیستم گرم‌کننده‌ی منطقه‌ای
17262. تراشه، ذره، خرده
17263. کردن، طبله کردن
17264. اتاقک بار کامیون
17265. شعله، زبانه‌ی آتش
17266. دارای رنگ درهم
17267. صاف، مسطح، هموار
17268. منفعل؛ بی‌عرضه؛ مبهوت
17269. بی‌عرضگی، انفعال، سستی
17270. اکثریت؛ تعداد زیاد
17271. نرمش، انعطاف پذیری
17272. ساعات کار متغیر
17273. لبه، کنار، گوشه
17274. تند، چابک؛ زرنگ
17275. لاس زنی، لاس
17276. تراشه‌ی سنگ، خرده‌چوب
17277. پرکار، با پشتکار
17278. رود، رودخانه، نهر
17279. قایق ویژه‌ی رودخانه
17280. روسری تور عزاداری
17281. لایه‌ی شکر آب‌شده
17282. حرف زیبای توخالی
17283. پریدن، پرواز کردن
17284. قارچ سمّی آما
17285. شدن، جریان داشتن
17286. اتوبوس ویژه‌ی فرودگاه
17287. جناح، ساختمان جنبی
17288. آژیر حمله‌ی هوایی
17289. مکانیک، تعمیرکار ماشین
17290. تصادف ماشین، سقوط
17291. طفره، عذر، بهانه
17292. جریان آب، سیل
17293. بار، اسباب خانه
17294. کمک‌هزینه‌ی نقل مکان
17295. لکه‌ی ننگ، روسیاهی
17296. پن‌کیک گوشت خوک
17297. فلوت، فلوت آلمانی
17298. اشکال، گره، گیر
17299. هال ورودی تئاتر
17300. هال ورودی، لابی
17301. فوبی، هراس، واهمه
17302. لفاف چوب اسکی
17303. جامعه‌ی رفاه سوئد
17304. معلم آموزشگاه بزرگ‌سالان
17305. منظور، نظر، عقیده
17306. پارک، باغ ملی
17307. حقوق بازنشستگی عمومی
17308. هزینه‌ی بازنشستگی عمومی
17309. مجموعه، گروه، کلکسیون
17310. گروه، دسته، جمع
17311. معلم دوره‌ی راه‌نمایی
17312. حکومت، رهبری، اداره
17313. مردم‌سالاری، حکومت مردمی
17314. خدمات دندان‌پزشکی همگانی
17315. افزایش، ازدیاد، ترقی
17316. رشد جمعیت،ازدیاد جمعیت
17317. زمینه‌ی صحنه‌ی تئاتر
17318. عرض وسیله‌ی نقلیه
17319. وسیله‌ی نقلیه‌ی موتوری
17320. بیمه‌ی وسیله‌ی نقلیه
17321. شکل، فورم، صورت
17322. شکل دادن، ساختن
17323. اندازه، قطع، شکل
17324. طراحی، طراحی صنعتی
17325. باستانی، کهن؛ پیشین
17326. انسان‌های دوره‌ی باستان
17327. بررسی اجمالی، چکیده
17328. حمل کردن، بردن
17329. سریع، به‌سرعت، تند
17330. بقا، دوام، تداوم
17331. کانی، فیسل، سنگواره‌ای
17332. مسابقات دوره‌ای فوتبال
17333. جایگاه، زمین محکم
17334. دستگاه عکاسی اتوماتیک
17335. عکس‌برداری، عکس گرفتن
17336. ردِپا، جای پا
17337. گروه کوچک عقیدتی
17338. جلو، سر، پیش
17339. دوشاخه‌ی جلوی دوچرخه
17340. موفقیت در فروش
17341. موفقیت درامر انتقاد
17342. مایع ظهور فیلم
17343. یک‌دفعه مطرح کردن
17344. جلو، پیش، برآمده
17345. پیش‌رفته، توسعه یافته
17346. تولید کردن، ساختن
17347. دندان پیشین، ثنایا
17348. شانس، بخت، امکان
17349. چشم‌گیر، شاخص، بارز
17350. همّت، اشتیاق، عزم
17351. صادقانه، صریح، راست
17352. نان فرانسوی سفید
17353. چشم‌گیر، جالب، گیرا
17354. خشک و ترد
17355. فعال جنبش صلح
17356. آرام، صلح‌آمیز، صلح‌جو
17357. اغوا کردن، فریفتن
17358. وسوسه، فریب، اغوا
17359. آزاد، رها، فارغ
17360. مستقل، غیر وابسته
17361. آلونک، کلبه‌ی کوچک
17362. منطقه‌ی تجارت آزاد
17363. آزادی رفت وآمد
17364. ورزش‌ ‌ دومیدانی
17365. مقاومت درمقابل سایید‌گی
17366. کلیسای غیرمتعهد پروتستان
17367. انجمن مذهبی محلی
17368. مجمع کلیسای آزاد
17369. کشیش کلیسای آزاد
17370. فراماسونر، عضو فراماسیون
17371. رک‌گویی، صراحت کلام
17372. پناهگاه، محل امن
17373. مرکز تفریحات سالم
17374. سرگرمی‌های وقت آزاد
17375. کمیته‌ی تفریحات سالم
17376. منطقه‌ی خانه‌های ییلاقی
17377. مشغولیت وقت آزاد
17378. داوطلب بودن، داوطلبی
17379. سرسبز، بارور، حاصل‌خیز
17380. زاهد، پرهیزگار، متقی
17381. تب و لرز
17382. زن خانه‌دار، کدبانو
17383. همسر، بانو، خانم
17384. عیال، منزل، والده
17385. حلیم برای صبحانه
17386. ترس، وحشت، بیم
17387. زن، زنیکه، زنک
17388. شیک، آراسته، قشنگ
17389. نفرت از خارجی
17390. بیگانه، ناآشنا، غریبه
17391. به‌سرعت گذشتن، تازیدن
17392. فش فش کردن
17393. تازه، نو، شاداب
17394. پوسیدن، خورده شدن
17395. سؤال کردن، پرسیدن
17396. مسئله، موضوع، مطلب
17397. مسابقه‌ی بیست سؤالی
17398. طرح مسئله، سؤال
17399. مطلّق ، مطلّقه
17400. زننده، ناخوشایند، مشمئزکننده
17401. حواس پرت، پریشان‌حواس
17402. مغازه‌ی فروش بذر
17403. حقه، ترفند؛ نیرنگ
17404. رکیک، زننده، ناخوشایند
17405. رضایت‌بخش ، قانع‌کننده
17406. پر، مملو، لبالب
17407. نان جو سبوس‌دار
17408. اصابت به هدف
17409. شایسته، کامل، بی‌نقص
17410. بنیادی، پایه‌ای، اساسی
17411. اندیشیدن، فکر کردن
17412. تفکر، تعقل، تأمل
17413. کارکرد، کار، عمل
17414. روکش چوب کاج
17415. روکش چوبی دیوار
17416. ادغام، ترکیب، امتزاج
17417. ترکیب هسته‌های اتمی
17418. نگهبان برج دریایی
17419. مربوط به فیزیولوژی
17420. فیزیکی، بدنی، جسمانی
17421. رذل، پست، پفیوز
17422. از نظر جنگی
17423. مسیر، راه، جاده
17424. آماده، تکمیل، تمام
17425. آماده کردن، ساختن
17426. طرز، شکل، روش
17427. رنگ آجر، آجری‌رنگ
17428. رنگین، پرزرق‌وبرق، پررنگ
17429. پر زرق‌وبرق، رنگین
17430. جذاب، زنده، جالب
17431. ماده، عنصر، جوهر
17432. پرنده‌ای که می‌خواند
17433. کوتاه‌ترین راه، میان‌بر
17434. لانه‌ی چوبی پرنده
17435. بغل، آغوش؛ دامن
17436. به بند انداختن
17437. گرفتن، دستگیر کردن
17438. صید ماهی روغن
17439. ابله، مسخره، مضحکه
17440. به‌دنیا آوردن، زاییدن
17441. کادوی روز تولّد
17442. شماره‌شناسایی، شماره‌ی هویت
17443. ردیف، پی‌درپی، متوالی
17444. هم‌نشین، ملازم، همراه
17445. هم‌پالکی، همراه، همدم
17446. جای کنار پنجره
17447. طاقچه‌ی جلوِ پنجره
17448. از، برای، بابت
17449. ملزم، ناچار، مجبور
17450. آزرد‌گی، رنجش، عصبانیت
17451. امتحان رانند‌گی شهر
17452. لعنتی، سگ‌پدر، سگ‌مصب
17453. دل‌سوزی ، ترحم
17454. ماندن، باقی ماندن
17455. مجرم، تبه‌کار، شرور
17456. سوزاندن، به‌مصرف رساندن
17457. احتراق؛ اشتعال، سوزاندن
17458. جامعه‌ای پراز ممنوعیت
17459. هیئت امنای سندیکا
17460. مفید، باصرفه، مناسب
17461. مدل، الگو؛ سرمشق
17462. به‌نظر رسیدن، برآمدن
17463. اهل فعالیت انجمنی
17464. قصد، نیت، عزم
17465. تصمیم قطعی گرفتن
17466. به‌دروغ امیدوار کردن
17467. سخن‌گو، مدافع، طرف‌دار
17468. خیال، فکر، ایده
17469. فعال، کوشا، کاری
17470. فعّال، کاری، پرانرژی
17471. هیئت مدیره، مدیریت
17472. مزیت، نکات برجسته
17473. سپری شدن، گذشتن
17474. تألیف کردن، نوشتن
17475. قانون، قانون اساسی
17476. جابه‌جایی، نقل مکان
17477. گذشتن، ناپدید شدن
17478. مسمومیت از قارچ
17479. مسمومیت به‌وسیله‌ی جیوه
17480. سرشناس، چهره‌ی اصلی
17481. گل فراموشم مکن
17482. دعوت به مذاکره
17483. دور، بار، نوبت
17484. سهم، قسمت؛ طرف
17485. آگهی بازرگانی، تبلیغات
17486. باشتاب، عجولانه، نسنجیده
17487. بازداشتن، منع کردن
17488. پیش تاریخی، پیشاتاریخی
17489. نسبتاً، به تناسب
17490. افزایش‌یافته، بالا رفته
17491. کسب اطلاع کردن
17492. تصلب، تولید رسوب
17493. توضیح یک مسئله
17494. آبِ کُرُم دادن
17495. حق پیش خرید
17496. ناشر مجله‌ی کاریکاتوری
17497. قبول کردن، پذیرفتن
17498. آسیب‌دید‌گی در زایمان
17499. کم‌رو، خجالتی، محجوب
17500. ببخشید، معذرت می‌خواهم
17501. زایاندن، به‌دنیا آوردن
17502. گوش‌زد، اخطار ملایم
17503. ادعا شده، ادعایی
17504. فرضی، حدسی، احتمالی
17505. توانستن، قادر بودن
17506. ثروت، مکنت، دارایی
17507. مالیات بر ثروت
17508. مقررات، دستور، حکم
17509. ساختمان‌های حومه‌ی شهر
17510. جعبه، بسته‌بندی، قوطی
17511. قوطی بسته‌بندی پلاستیکی
17512. فاسد شدن، گندیدن
17513. خائن به وطن
17514. خائن، خیانتکار؛ خبرچین
17515. فاش کردن سرّی
17516. کم‌رو، نامطمئن، ساکت
17517. کشیش کلیسای محلی
17518. مهروموم کردن، بستن
17519. تغییر محل، جابه‌جایی
17520. نقل ‌و‌انتقال قدرت
17521. رحم، گذشت، عفو
17522. ترسناک، هولناک، وحشتناک
17523. فرسایش ستون فقرات
17524. گرمای اوایل تابستان
17525. اوّل، نخست، ابتدا
17526. در ابتدا، نخست
17527. قرارداد دست اول
17528. خبر صفحه‌ی اول
17529. اولین نفر نام‌برده‌شده
17530. تفریح، خوش گذرانی
17531. درک، فهم، دریافت
17532. ذکاوت، هوش، فهم
17533. معقول، عاقل، باشعور
17534. بالطبع، البته، مسلماً
17535. شهوت، میل جنسی
17536. میل به تخریب
17537. اهمال، بی‌مبالاتی، غفلت
17538. صف، خط، ردیف
17539. بیمه‌ی بدنه‌ی اتوموبیل
17540. عدد، شماره، رقم
17541. پایین آوردن کیفیت
17542. انسان مورد آزمایش
17543. فعّالیت، کار، شغل
17544. افترا، بهتان، تهمت
17545. ویژ‌گی، مشخصه، خصوصیت
17546. لیست، فهرست، صورت
17547. جذاب، طناز، دل‌ربا
17548. ارزنده، شایسته، لایق
17549. قابل اعتماد، اطمینان‌بخش
17550. محرمانه، خصوصی، صمیمی
17551. سحر، جادو، افسون
17552. ستم بر زنان
17553. ظالم، ستمگر، دیکتاتور
17554. باشکوه، خیلی خوب
17555. مأیوس، دل‌شکسته؛ یأس‌آور
17556. اداره‌کننده، پیش‌کار، مدیر
17557. گزارش هیئت مدیره
17558. نگاه‌داری، انبار کردن
17559. اخطار ، هشدار
17560. گیج، سردرگم، مبهوت
17561. امیدوار، متوقع، منتظر
17562. توقّع، چشم‌داشت، انتظار
17563. حقوق مرخصی بچه‌داری
17564. پول نقد، سکّه
17565. تغییر قدرت دید
17566. قدیمی، دمُده، کهنه
17567. استفاده، مفیدیت، نفع
17568. جشنواره، نمایش بزرگ
17569. جشنواره‌ی موسیقی راک
17570. کنسرت موزیک پاپ
17571. بسیار مؤدبانه، آقامنشانه
17572. در مشبکِ باغ
17573. پاساژ، بازارچه، تیمچه
17574. بسیار قدیمی، باستانی
17575. انجمن رقص محلی
17576. رقص محلی سوئد
17577. والس، نوعی رقص
17578. برگ گارانتی، ضمانت‌نامه
17579. مجموعه‌‌ی لباس‌های تئاتر
17580. طناب بادبان کشتی
17581. پادگان، قرارگاه، ساخلو
17582. قهقهه‌زدن، بلند خندیدن
17583. مجرّب، کار کشته
17584. گازهای شیمیایی جنگی
17585. اجاق ساده‌ی غذاپزی
17586. اجاق گازی سفری
17587. سوزاندن، سرخ کردن
17588. چراغ برق خیابان
17589. چهارراه، تقاطع خیابان
17590. محل تقاطع، چهارراه
17591. ضلع غربی خانه
17592. ژله‌ی سماق کوهی
17593. آب زیرکاه، بدجنس
17594. معمولی، عمومی، عادی
17595. همگانی، عمومی، مشترک
17596. بیراهه، راه میان‌بر
17597. رئیس کل، مدیرکل
17598. سر، کل، بالاترین
17599. نابغه خواندنِ کسی
17600. مُخ، مغز، کله
+159000
Ordbetydelse
26
Översättningsspråket
523000000
Exempel meningar